فضای کاری امروزی، به سوی محیطی بازتر، پویاتر و با همافزایی بیشتر تغییر مسیر داده است. دیوارها و موانعی که کارمندان را در اتاقکی تنگ محصور و از یکدیگر جدا میساختند، در جهت ایجاد فضاهایی کاری دستهجمعی و به همپیوسته که درونشان، کارکنان میتوانند بیشتر شبیه یک تیم فعالیت کنند و کمتر احساس تقسیمشدگی داشته باشند، فرو ریختهاند. در این نوشته پنج دلیل مهم برای اثبات اینکه چنین فضاهایی میتوانند بهرهوری شرکت را افزایش دهند، آوردهایم.
یکی از دلایل اصلیِ اینکه فضای کاری معاصر چنین تغییرات گستردهای را از سر گذرانده، این است که تعداد کثیر و روزافزونی از کارکنان قرن جدید، کاملا با قدرت فنآوریهای امروزی آشنایند. همانطور که کارکنان جوانتر با به اشتراکگذاری ایدههایشان در رسانههای اجتماعی لذت میبرند و تفریح میکنند، مایلند که همان پیوستگی و حس اجتماعی بودن را در محیط کاریشان نیز تجربه کنند.
فضاهای کاری دستهجمعی، لپتاپهای دو در یک، گوشیهای هوشمند و برنامههای کاربردی متنوع را با فعالیتهای لازم در محیط کاری ادغام میکند و یکپارچه میسازد. از آنجایی که در چنین فضاهایی همه در یک مکان به سر میبرند، اشتراکگذاری اطلاعات بصری، به نمایشگذاشتن فعالیتها و ایجاد تغییرات ضروری( و همچنین فوری) با همراهی گروه سریعتر و آسانتر میشود. بنابراین این نوع از کار کردن، به اتلاف وقت بالقوهای که با انتظارها برای ایمیلها و پاسخ به سوالات و ارائهی نظرات رخ میدهد، ترجیح داده میشود.
تاکنون لحظهی «یافتم!» و میل به اشتراکگذاری یافتهتان با تیم کاریتان را تجربه کردهاید؟ در چنین لحظهای در یک محیط کسب و کار قدیمیتر، اغلب زمانی صرف این میشود که کارکنان پراکنده در شرکت را سریعتر در یک اتاق جلسه یا کنفرانس جمع کنید، تا آن کشف ناگهانی را به اشتراک بگذارید. بنابراین آن فوران درخشان الهام محو میشود و جایش را جرقهیی از ناامیدی میگیرد. با داشتن یک فضای دستهجمعی، کارکنان میتوانند به سرعت و به راحتی در فضایی مشارکتی جمع شوند تا گرمای آنیِ ایدهتان را حس کنند و به شعله کشیدن آن کمک کنند.
کار در یک فضای کاری انفرادی، گاهی اوقات راه خوبی برای تمرکز روی یک کار واحد است، اما اغلب زمانی که پروژهای با چند منبع الهام بهتر پیش میرود، فضای انفرادی مخَل میشود. فضاهای کاری مشترک کارکنان را دور هم جمع میکنند و به آنها اجازه میدهد ایده هایشان را آزادانه به یکدیگر منعکس کنند. در نتیجه چیزی همچون یک گلولهی برفی شکل میگیرد، به صورتی که یک «ایدهی خوب» را با چرخاندن و ورز دادن به ایدهای بدل میکند که پتانسیل عبور شرکت به سطوح بعدی را خواهد داشت. حتی کارکنانی که احساس میکنند، در تنهایی بهتر کار میکنند، ممکن است پس از مدت کوتاهی کار کردن در فضایی اشتراکی، از عملکرد بهترشان شگفتزده شوند.
در حد لحظهای به ادغام و یکپارچهسازی فنآوری بازگردیم؛ دستگاهها و سیستمهای مورد استفاده در مشاغل، به شکل روز افزونی کوچک و کوچکتر میشوند. این بدین معناست که واقعا دیگر نیازی به فضاهای کاری بزرگ قدیمی در کار نیست. با وجود مانیتورهای صفحه تخت، خدمات مبتنی بر ابر و انعطافپذیری در محل کار، شرکتها اگر به روشهای قدیمی تفکیک فضاها در اتاقکهای انفرادی بچسبند فضایی که در حال حاضر در اختیار دارند را هدر میدهند. نهتنها داشتن فضاهای کاری کوچکتر منطقی است، بلکه شکل دادن به این فضاها به روشهایی که موثرتر هستند نیز منطقیتر هم هست. علاوه بر مناطق تجمع، فضاهایی که زمانی برای رایانههای بزرگتر، ذخیرهسازی اسناد فیزیکی و میزهای گسترده استفاده میشد، اکنون میتوانند به صندلیهای استراحت معمولی یا فضاهای کاری اشتراکی اختصاص داده شوند. در نتیجه کارکنان میتواانند عناصر را مطابق نیازهای خاص خود سامان بدهند.
هیچ کسبوکاری بدون نام تجاری کامل نمیشود، و به نمایش گذاشتن آن نام تجاری با مناطقی که در قلب فضای کاری شماست آسانتر از بازگو کردنش در قالب شعار است. کارکنانی که با هم کار میکنند نهتنها میتوانند درک بهتری از شرکتی که برایش کار میکنند به دست آورند، بلکه احتمال بیشتری وجود دارد که وفادارتر باشند و با گرد هم آمدن احساس اجتماعی بهتری داشته باشند. پس میتوانید به جای فکر کردن به راههایی برای بهتر نمایش دادن فلسفهی شرکتتان، به کارکنانتان اجازه دهید هربار که مینشینند و با هم، همخوراک میشوند، این فلسفه را تجربه کنند.
درست مانند یک تیم ورزشی که برای طرحریزی برای بازی بعدیشان جمع میشوند، تیم کاری شما هم میتواند همین استراتژی را برای بالا بردن بهرهوری کلی شرکت، استفاده کند. زنجیرهای رکود را بشکنید و با روحیهی نوآوری گرد هم جمع شوید.
منبع: